کد مطلب:48980
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
منظور از لا اكراه في الدين در قرآن چيست؟ آيا منظور در عدم پذيرش دين است و يا عدم اجبار در اعمال و احكام دين؟
دين داراي سه بخش اعتقاد قلبي، اقرار زباني و عمل به دستورات ديني است. اما ركن اساسي دين، اعتقاد قلبي و باور است، و به همين دليل هر كس را نمي توان مجبور به پذيرش اعتقادي خاص كرد. معتقدات هر كس در صندوقچة فكر و قلب اوست، كه براي كسي دسترسي به آنجا ممكن نيست. و معناي آيه شريفه بيان همين امر واقعي و تكويني است كه گوهر دين قابل اكراه و اجبار نيست.
اما در مرحلة گفتار و عمل، آيا اجبار كردن مجاز است يا نه؟ اين را بايد در دو مرحله دنبال كرد :
الف ـ آيا كسي را كه اسلام نياورده، مي توان وادار كرد كه اقرار به اسلام كند يا مقررات ديني را رعايت كند؟
ب ـ آيا يك مسلمان را مي توان الزام كرد كه دستورات ديني را مراعات نمايد؟
دربارة دستة اول بايد گفت : اسلام بعضي اديان و مذاهب را به رسميّت شناخته است. قدر مسلّم اين اديان، يهوديّت، مسيحيّت و دين زرتشت است كه پيروان آنها به عنوان اهل كتاب و ذمّه بر طبق مقدوراتي خاص مي توانند تحت حكومت اسلامي زندگي كنند. حتي كفار هم اگر معاهه (ملتزم به معاهده و قرارداد) باشند، مي توانند در مملكت اسلامي زندگي كنند. اسلام هيچگاه به يهودي يا زرتشتي نمي گويد نماز بخوان، يا طبق دستور اسلام ازدواج كن و غيره.
دستة ديگر از غيرمسلمان ها، كفارو اهل عناد و جنگ هستندكه در صورت درگير شدن بايد با آنها جنگيد تا تسليم شوند.
و اما دربارة دسته دوم : يعني مسلمانان، بحث بر سر اينست كه آيا مسلمان مي تواند بگويد دوست دارم علناً در خيابان و كوچه و مغازه شراب بنوشم، يا مايلم قمار بازي كنم، دوست ندارم حجاب شرعي را عمل كنم، دوست دارم بر عليه اسلام تظاهرات كنم؟ كساني پنداشته اند كه با استفاده از حق آزادي مي توان چنين كارهايي را مجاز دانست،گاهي درمقام جدال مي گويند : مگر در صدر اسلام هم كساني مثل ابن ابي العوجاء وجود خدا را انكار نمي كردند؟ مگر به امام معصوم نسبت گناه نمي دادند؟ و ... مگر در قانون اساسي اين آزادي ها تضمين نشده است و ...
پاسخ آنست كه خير، اسلام جلوي تظاهر به فسق را مي گيرد. آزادي عمل و بيان در اسلام نامحدود نيست. هر عمل و گفتاري را نمي توان در حكومت اسلامي انجام داد.تشريح امر به معروف و نهي از منكر براي رعايت مرزهاست، ويكي از علل تأسيس حكومت
در اسلام جلوگيري از محرّمات و تخلفات ديني است. اسلام در مواقعي و تا حدودي دخالت در امور ديگران و محدود كردن انسان ها را اجازه داده، و بلكه لازم دانسته است. تمام سخن بر سر تعيين حدود آزادي است.
خلاصه اينكه اسلام مبارزه با اسلام و توطئه عليه نظام و تجاهر به فسق را اجازه نمي دهد. و با اين امور به شدّت مخالفت مي كند. اسلام در جاي خود رحمت و رأفت و مدارا و تسامح، و در جايي ديگر شدت و غلظت و خشونت و سخت گيري را روا مي دارد. در اسلامبنام آزادي و دموكراسي كه بالاتر و برتر از اين باشد وجود ندارد.(1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع و مآخذ :
1. پرسشها و پاسخها،ج4، استاد مصباح يزدي، ص38و39
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.